تاخیر 3 ماهههههه........ شرمنده مامانی
نازنینممممممم 12 ماهگیت مبارک
سلام مامانی شرمنده که باتاخیر اومدم اخه عسل مامان شما
مریض شده بودی بعدشم که مامان آبان ماهو رفت سرکار وشما
از دوری مامان فقط گریه کردی و دل تنگی و چیزی نخوردی
ومامانی هم دوری شمارو نتونست تحمل کنه و قید کارو زد عشقم
وحالا کارای جدید تانیا کوچولووووووو
و سرسری ..... دس دسی .... پاهاتم نشون میدی ( 9 ماهگی)
رو پاهات وایمیستی ونانای می کنی و دست می زنی
5 قدم راه میری فدات شم بعدشم کلی ذوق می کنی تمام
وسیله های خونه رو بهم می ریزی ولباس که تنت می کنم
کناره هاش می گیری .... اخ که قربونت برم باهوشمممممم
وحالا کلمه هایی که یاد گرفتی .... کیه...ای وای البته بادستاتم
نشون می دی وقتی کار اشتباهی انجام میدی نازنینم... وویی می گی
برات اهنگ می زارم وقتی تموم می شه میای می گی مامان ناناییییی..... اخ
که چقدر خوردنی میشی خوشمزه ی مامان...ووقتی دعوات می کنم
تهدید می کنی بابا..بابا یعنی به بابا می گم . ای جانم دوستت دارمممممم
الانم داری گریه می کنی من دیگه برمم .... بووووووووووووووووووووس